شفقنا- شکاف، تضاد و گسست نسلی را نتیجه تحولات سریع اجتماعی دانستهاند که از میان گسترش آموزههای مدرن و تغییرات شتابان جوامع درحال توسعه ازجمله ایران این جوامع را مستعد بروز پدیدههایی همچون شکاف بیننسلی میکند.
در ادبیات اجتماعی و تاریخی مربوط به ایران، از جامعه ایران بهعنوان جامعهای که در گذار تاریخی خود در مواجهه با حوادث و مشکلات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است، تعبیر شده است. کودتا، انقلاب، شورش، جنبشهای اجتماعی، اعتصاب، مهاجرت داخلی و خارجی، بحرانهای اجتماعی، تعارض در حوزه قدرت و تحولات فرهنگی هر کدام در مراحلی از تاریخ تحولات ایران ثبت شده است.
الهام عزیزی در روزنامه شهروند نوشت: اما آنچه مبین طرح و اهمیت مباحث نسلی در ایران است همانطور که پیش از این اشاره شد قرارگرفتن ایران در مرحله گذار تاریخی اجتماعی خود است. جامعهای که در مرحله گذار قرار میگیرد استعداد و آمادگی بیشتری برای تولید شکافهای اجتماعی ازجمله تفاوت و شکاف نسلی دارد.
اگر بخواهیم بهطور بنیادی به طرح مسأله بپردازیم ابتدا باید به این مسأله بپردازیم که اصولا معنای شکاف نسلی چیست و علت آن چیست؟
ارزش چیست؟
ارزش عبارت است از اعتقاد کلی فرد درباره رفتارهای مطلوب و نامطلوب، اهداف یا حالتهای غایی. ارزشها در مرکز خودمفهومی قرار دارند و بر تفکر و عمل بهطریق مختلف تأثیر میگذارند. ارزشها؛ استانداردها و معیارهایی برای ارزیابی اعمال و پیامدها، قضاوتکردن درباره ایدهها و اعمال، طرحریزی و هدایت اعمال، تصمیمگیری بین شقوق، مقایسهکردن خود با دیگران و مدیریتکردن بر تعاملات اجتماعی فراهم می کند.
ارزشها ادراک غالب از رفتارهای ایدهآلی در موقیعتهای خاص را تعریف میکنند، آنها لزوما در رفتارهای واقعی انعکاس نمییابند.
بهطور کلی میتوان گفت: ارزشها؛ معیارها، استانداردها و عنصر مرکزی در جهتدهی به رفتار افراد در جامعه هستند.
ویژگیهای ارزشها:
ارزشها نیز بسان سایر پدیدههای فرهنگی دارای ویژگیهای معینی هستند که هم به وسیله آنها توصیف و شناخته شده و در عین حال موجودیت پیدا میکنند. ارزشها در میان مردم مشترکند و شمار کثیری از افراد درباره اهمیت آنان به توافق رسیدهاند و به قضاوت شخصی بستگی ندارد. هر چیزی که مردم صرفا برای خود بخواهند ارزش نیست. ارزشها خصوصیات فردی نیستند، بلکه مشخصههای اجتماعی در افراد هستند که در دنیایی از معنا سهیماند.
نظام ارزشها:
یعنی واحدهایی که بهطور خاص با هم ترتیب یافتهاند و ارتباطی نظاممند با هم دارند تا هدف خاصی را ایفا کنند یا به کارکرد ویژهای بپردازند.
عبالطیف خلیفه کارکرد ارزشها را در چهار دسته بیان میکند:
1) کارکرد انگیزشی:
از کارکرد مستقیم ارزشها و همسانی ارزشها، جهتدهی کارهای بشری به موقعیتهایی است که در مسیر زندگی، در معرض آن قرار میگیرند. کارکردهای درازمدت دیگری هم دارد که در بیان نیازهای اساسی افراد ظاهر میشود. ارزشها پایه و اصل انگیزش قویای هستند، همچنان که اصول و پایههای شناختی، عاطفی و رفتاری نیز دارند.
2) کارکرد توافق ارزشها:
رشد نظام ارزشهای فرد، به تحقق روانی-اجتماعی وی منجر میشود. هر دوره سنی نظامی ارزشهای مخصوص به خود دارد که از دیگر دورهها، بنا به ویژگیهای شناختی، عاطفی و رفتاری آن متمایز است. این نظام در حالت توازن خود، به تحقق فرد به قوانین و معیارهای اجتماعی و اخلاقی رایج در جامعه منجر میشود.
3) کارکرد دفاع از خود: ارزشها فرد را در کار توجیهپذیرکردن خاصی برای تأمین زندگی خود، یاری مینمایند.
4) کارکرد معرفت یا تحقق من: کارنز، این کارکرد را به معنای پژوهش از معنا و نیاز به فهم و میل به عمل برتر و تنظیم ممکن به قصد وضوح و توازن، تعریف میکند.
ارزشها آرمانهای انتزاعی هستند، حال آنکه هنجارها اصول و قواعد معینی هستند که از مردم انتظار میرود آنها را رعایت کنند. هنجارها نشاندهنده بایدونبایدها در زندگی اجتماعی هستند.
اما هنجارها از طرف عموم پذیرفته شدهاند، ضمانت اجرایی یا ممنوعیتهایی برای رفتار، اعتقادات یا احساسات دیگران درنظر گرفته شدهاند. ارزشها را یک نفر میتواند حمل کند؛ اما هنجارها اینگونه نیستند. هنجارها همیشه ضمانت اجرایی دارند؛ اما ارزشها نه.
مفهوم نسل:
یک نسل به افرادی که در یک دوره تاریخی یکسان متولد شدهاند، اشاره دارد؛ کسانی که در یک فضای اجتماعی و تاریخی یکسان زندگی میکنند و از تجربیات جوانی مشابهی در سالهای شکلگیریشان آگاهی دارند. این مفهومسازی به این نکته اشاره دارد که اعضای نسل به لحاظ ذهنی با نسل شان هویت مییابند و از طریق بیوگرافی مشترک مرتبط میشوند؛ حس اساسیای از سرنوشت مشترک دارند و از نسلهای دیگر متفاوت میشوند.
عوامل نسلی:
مجموعه عوامل مرتبط با سن اغلب مشترکا بهعنوان عوامل نسلی مورد توجه قرار میگیرند.
در بررسی شکافهای بین نسلی عوامل نسلی در مقابل چرخه زندگی یا دوره زندگی قرار میگیرند. چنانچه تفاوتهای ارزشی نسلها را به عامل جایگاه سنی هر نسل ربط بدهیم، درواقع عامل چرخه زندگیای را بررسی میکنیم که تقریبا تعیین تأثیر آن بر شکاف بین نسلها غیرممکن است.
ماهیت شکاف بین نسلی:
بحث تفاوت در نظام ارزشها که منجر به شکاف بین نسلی بین والدین و فرزندان میشود، دیدگاههای گوناگون را به خود اختصاص داده است.
1) کسانی که معتقد به شکاف بین نسلی عمیق هستند.
2) کسانی که وجود شکاف عمیق نسلی را یک توهم و خیال میدانند که به غلط وسایل ارتباط جمعی به مردم تحمیل کردهاند.
3) کسانی که معتقد به پیوستگی و تفاضل گزینشی بین نسلها هستند.
در تحقیقی که دکتر تقی آزادار مکی انجام داده است به این نتیجه دست یافته است که در جامعه ایرانی، مسألهای به نام شکاف فرهنگی وجود دارد تا شکاف نسلی و این برمیگردد به خمیرمایه مطلبی تحتعنوان مدرنیته ایرانی. یعنی جامعه ایران کلیتش تلاش میکند برای دستیابی چیزی به نام مدرنیته و اینگونه نیست که نسل قدیم نخواهد مدرن شود و برعکس نسل جدید مطلقا برای مدرن شدن گام برمیدارد. در طرح پژوهشی که مرکز امور زنان و خانواده ریاستجمهوری ارایه داده است با اعلام اینکه خانواده هسته اصلی تعاملات اجتماعی و نخستین منبع تفاهم و انطباقپذیری روانی است، میافزاید: منشأ اصلی و بنیادی تفاهم و روابط اجتماعی، ریشه در تعاملات و ارتباطاتی دارد که سرچشمه آنها خانواده است و از سوی دیگر یکی از زمینههای مهم علتیابی، پیشبینی و پیشآگهی روند تغییر اجتماعی در موضوع رابطه و فاصله نسلها در ساختار خانواده خواهد بود. براساس نتایج این پژوهش ملی، فاصله بین نسلی بزرگی بین والدین و جوانان در خانواده دیده نمیشود، دیدگاه و میزان تفاهم والدین و فرزندان در موضوعات مختلف متفاوت است. تفاهم این دو گروه در موضوعات دینی و مذهبی بیشتر است و در موضوعات سیاسی کمتر و بهطورکلی بیشترین شکاف بین والدین و فرزندان در ارزشهای اجتماعی مشاهده میشود.
این پژوهش همچنین بررسی فاصله بین نسلی در ساختار خانواده قومیتهای مختلف ایرانی، در نظر داشتن محورهایی نظیر تفاوت ارزشهای خانوادگی، سبکهای تربیتی، الگوهای انتخاب همسر و میزان نقش و تأثیر ساختار اجتماعی بر چگونگی رابطه والد و فرزند و درک دوجانبه آنان در میزان توافق نسلی کشور را پیشنهاد میدهد.
شکاف فرهنگی یا شکاف نسلی؟
www.fa.shafaqna.com